طفل بی گناه

طفل بی گناه

 شاعر: مهدی نظری

... و بازهم گذرش سوی قتلگاه افتاد

 

کنار نعش پدر اشک او به راه افتاد

سه ساله ای که تمام تنش کبود شده

 

دوباره روی تنش یک رد سیاه افتاد

همین که فاطمه آن نیمه شب صدایش کرد

 

بدون آنکه بفهمد بین راه افتاد

مگر چه ضربه سختی به صورتش خورده

 

که وقت دیدنش عمه به اشتباه افتاد

چه کرده بود مگر؟ کل کاروان دیدند

 

که موی سوخته اش دست یک سپاه افتاد

گه ورود به کوفه به خاطرش آمد

 

که یادگار عمو بین خیمه گاه افتاد

به روی نیزه پدر را نگاه می کرد و ....

 

.... به سینه میزد و میگفت آه آه افتاد

کنار چشم پدر دست بسته در این راه

 

هزار مرتبه این طفل بی گناه افتاد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



موضوعات مرتبط: پیرامون امام حسین
[ چهار شنبه 29 آذر 1391 ] [ 1:2 قبل از ظهر ] [ حسن نارنج پور ]
[ ]